در کشورهای غربی با وجود خلاء معنوی و زندگی به سبک مدرنی که شاهد آن هستیم زمینههای پیدایش عرفانهای جعلی امری طبیعی و دارای دلایل فراون است .
اما در کشور اسلامیما که از ظرفیت معنوی بالایی در پرتو تعالیم اسلامی و شیعی برخوردار است تفاوت فراوانی وجود دارد ولی این تفاوت را در واقع و عالم عین زیاد مشاهده نمیکنیم .
هر جریان جدیدی که بر اساس معنویت در جهان غرب و یا شرق شکل میگیرد به صورت دیگری در ایران مشاهده میشود و آسیبهای آن نسبت به نوع آن جریان در ایران جدیتر از خاستگاه خودش میباشد .
متاسفانه شبه معنویتهایی که در ایران ظهور و بروز دارد به نوعی بومیشده و اسلامیزه شده اند و یکی از ویژگیهای جنبشهای شبه معنوی نو پدید همین محافظه کارانه بودن آن است .
این روشها معمولا خود را با ادیان و مذاهب مختلف سازش میدهند ولی تفکرات خویش را بیان میکند .
حتی تفکرات ناصواب و کاملا بی مبنای خویش را مستند به مباحث درون دینی میکنند و با استفاده از جهل گرایش یافتگان در تلاش برای رشد و جذب بیشر حرکت میکنند .
متاسفانه کشور ما بعد از انقلاب نتوانسته است با نهادینه سازی دستورات اسلامی سبک زندگی دینی را پیاده کند و لازمه سبک زندگی غربی شکل گیری این عرفانها است .